ترور؛ استراتژی شکست خورده
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۰۴۵۲۲
از بمبهای نامهای گرفته تا انفجار تلفنهای همراه تا حملات هواپیماهای بدون سرنشین، هدف قرار دادن افراد برای ترور مدتهاست که بخشی از برنامه اسرائیل بوده است که قدمت آن به جنبش زیرزمینی صهیونیستی قبل از تأسیس آن بازمیگردد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، از بمبهای نامهای گرفته تا انفجار تلفنهای همراه تا حملات هواپیماهای بدون سرنشین، هدف قرار دادن افراد برای ترور مدتهاست که بخشی از برنامه رژیم صهیونیستی بوده که قدمت آن به جنبش زیرزمینی صهیونیستی قبل از تأسیس آن بازمیگردد، اما یوسی ملمان، روزنامهنگار و نویسنده که دههها اخبار سرویسهای امنیتی رژیم صهیونیستی را پوشش داده، میگوید: «استراتژی ترور هیچ چیزی را حل نمیکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ترور فرماندهان مقاومت نتیجه عکس دارد
«گاردین» در گزارشی درباره کارزار اسرائیل برای ترور فرماندهان مقاومت فلسطین میگوید: «کسانی که قبلا جزو اهداف ترورهای اسرائیل بودهاند، معتقدند که کمپین جهانی ترور فرماندهان حماس که مقامات ارشد اسرائیل راه انداختهاند، احتمالا دارای نتیجه عکس، غیرعملی و بیاثر خواهد بود. بنیامین نتانیاهو اولینبار دو هفته پس از حملات ٧ اکتبر حماس به جنوب اسرائیل، این استراتژی جدید را اعلام کرد. «رونن بار»، رئیس شینبت، آژانس امنیت داخلی اسرائیل، به نمایندگان اسرائیلی گفته است که فرماندهان حماس در غزه، کرانه باختری، لبنان، ترکیه ، قطر و همه جا کشته میشوند. چند سال طول میکشد، اما ما برای انجام این کار آنجا خواهیم بود.
رونن بار این کمپین ترور را «مونیخ ما» توصیف کرد، اشارهای به کمپین تروری که اسرائیل پس از واقعه المپیک مونیخ در سال ١٩٧٢ که منجر به کشتهشدن ١١ ورزشکار اسرائیلی شد، راهاندازی کرد. این تلاش منجر به حداقل ١ ترور بین دسامبر ١٩٧٢ و ١٩٧٩ شد و در فیلم «مونیخ» استیون اسپیلبرگ به تصویر کشیده شد. از آن زمان، اسرائیل دهها ترور مخفی دیگر را انجام داده است که اهداف آن از فرماندهان فلسطینی تا دانشمندان هستهای ایران را شامل میشود.» (کشتار مونیخ نتیجه حملهای بود که به وسیله اعضای گروه فلسطینی «سپتامبر سیاه»، در جریان بازیهای المپیک ١٩٧٢ مونیخ در آلمان غربی، علیه اعضای گروه ورزشی رژیم اشغالگر فلسطین انجام شد. این تهاجم در واکنش به بازگرداندن ورزشکاران فلسطینی به فلسطین توسط مقامات اسرائیلی صورت گرفت و هدف مهاجمین و گروگانگیران، ممانعت ورزشکاران رژیم صهیونیستی از شرکت در بازیهای المپیک بود، نه کشتن آنها. همزمان با بازیهای المپیک مونیخ، صدها نفر از فلسطینیان در زندانهای مخوف و بدنام اسرائیل محبوس بودند و گروه فلسطینی «سپتامبر سیاه» خواهان آزادی آنها شدند. به دنبال مقاومت دولت اسرائیل در برابر خواسته گروگانگیران (آزادی زندانیان فلسطینی) پلیس آلمان، با مشارکت موساد وارد عمل شدند و موجبات کشتهشدن چندین ورزشکار اسرائیلی و یک پلیس آلمانی را فراهم آوردند.)
جامعه اطلاعاتی اسرائیل عاشق ترور است
گاردین در ادامه مینویسد: پروفسور کوبی مایکل، محقق ارشد مؤسسه مطالعات امنیت ملی در تل آویو گفت ما میدانیم که باید به همه فرماندهان حماس دسترسی پیدا کنیم، زیرا بدون حذف این شخصیتهای بسیار تأثیرگذار، نمیتوانیم این سازمان را فلج کنیم. اما همه با او همعقیده نیستند. یوسی ملمان، روزنامهنگار و نویسنده که دههها اخبار سرویسهای امنیتی اسرائیل را پوشش داده، میگوید: «استراتژی ترور هیچ چیزی را حل نمیکند. جامعه اطلاعاتی اسرائیل عاشق ترورهاست و اکنون آنها شرمنده و تحقیر شدهاند و میخواهند خود را نجات دهند.» برخی دیگر میگویند ارجاعات مکرر عمومی به این کمپین ترور بیانگر تمایل مقامات برای اطمینان دادن به جمعیت بیمناک و وحشتزدهای است که ایمان خود را به توانایی سرویسهای امنیتی اسرائیل برای محافظت از آنها از دست دادهاند.
یوسی آلفر، یکی از مقامات موساد در دهه ١٩٧ ، میگوید: «به نظر کمی شبیه جوسازی است. آنچه پس از کشتار مونیخ اتفاق افتاد، ممکن نیست، مگر اینکه حماس از نوار غزه راهی کشورهایی شود که بتوان آنها را ردیابی کرد که بعید است. کاری که ما در آن زمان انجام دادیم در سراسر اروپا بود و به صورت مخفیانه انجامش دادیم. یک نفر را حذف میکردیم و از آنجا دور میشدیم.» برخی از مورخان این سوال را مطرح کردهاند که آیا کمپین ترور موساد پس از مونیخ، کسانی را که واقعا در حمله به آن المپیک دخیل بودند، هدف قرار داد یا خیر؛ و گفتهاند که ترورها ممکن است در درازمدت نتیجه معکوس و مخرب داشته باشد.
با وجودی که کارشناسان میگویند برخی از ترورهای اسرائیل تأثیر استراتژیک داشته و به نمونههایی اشاره میکنند چون فتحی شقاقی، بنیانگذار گروه جهاد اسلامی فلسطین (PIJ) که در سال ١٩٩٥ به دست موساد در مالت ترور شد و عماد مغنیه، یکی از سازماندهندگان کلیدی حزبالله، که توسط موساد و سیا در عملیاتی مشترک در سال ٢ ٨ ترور شد، اما گروه جهاد اسلامی فلسطین قدرت خود را در سالهای پس از شقاقی بازسازی و در حملات ٧ اکتبر شرکت کرد. کل مغزهای متفکر این عملیات نسل جدیدی از فرماندهان حماس بودند که پس از ترور مقامات ارشدش ٢ سال پیش از سوی اسرائیل، به قدرت رسیدند.
حزبالله هنوز زنده و سرحال است
گاردین ادامه میدهد: یوسی ملمان معتقد است: «ما بنیانگذار جهاد اسلامی فلسطین را کشتیم و بنیانگذار حماس را (در سال ٢ ٤). حتی زمانی که یک اثر استراتژیک وجود داشته باشد، مانند کشتن مغنیه، این اثر ماندگار نیست. حزبالله هنوز زنده و سرحال است.»
همچنین ترور که هدف اصلی چنین کمپینهایی است، لزوماً به عنوان یک عامل بازدارنده عمل نمیکند. گاردین با پنج فلسطینی که طی بیش از ٥ سال هدف عملیات ترور قرار گرفتهاند، مصاحبه کرد. همه گفتند که سوءقصدهای سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل به جان آنها صرفاً اعتقادات آنان را تقویت و به عضوگیری در گروههای آنها کمک کرده است.
باسم ابوشریف که در سال ١٩٧٢ بر اثر بمبی که اسرائیل ارسال کرده بود به شدت مجروح شد، به یاد میآورد که چگونه بستهای را در دفتر جبهه مردمی برای آزادی فلسطین (PFLP) بیروت دریافت کرد. سلفِ ابوشریف به عنوان سخنگوی جبهه مردمی برای آزادی فلسطین، روشنفکر و فعال، غسان کنفانی، اندکی قبل توسط اسرائیل ترور شده بود: «بستهای برای من ارسال شد؛ کتابی در مورد «چه گوارا» در آن بود. کتاب را باز کردم و سه صفحه را ورق زدم و مواد منفجره عمل کرد.» سپس او در ٢٦ سالگی، ٩ ساعت تحت عمل جراحی قرار گرفت، اما مادامالعمر معلول ماند: «انگشتم قطع شد. بینایی یک چشمم کاملا از بین رفت و ٦٥ درصد از بینایی چشم دیگرم. بویایی و چشاییام را هم از دست دادم.» ابوشریف گفت که این حمله او را مصممتر از همیشه برای ادامه فعالیت خود با جبهه مردمی برای آزادی فلسطین کرد. او تا پایان آن دهه فعال بود و در نهایت مشاور کلیدی یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین، شد. او در خانهاش در جریکو در کرانه باختری به گاردین گفت: «هرگز ترس در قلبم نبود. هرگز در انجام یک ماموریت، حتی خطرناکترین، تردید نکردم.»
کارزار تروری که پس از حملات مونیخ انجام شد، پس از کشتهشدن یک پیشخدمت مراکشی در نروژ که با یکی از اهداف مهم موساد -علی حسن سلامه، مقام ارشد امنیتی فتح- اشتباه گرفته شد، کاهش یافت، اما متوقف نشد. او سرانجام در سال ١٩٧٩ در خودرویی بمبگذاری شده توسط موساد در بیروت جان باخت. در دهه ١٩٨ ، اسرائیل به کمپینهای ترور خود ادامه داد و رئیس اطلاعات فتح، صلاح خلف، را در سال ١٩٩١ در تونس ترور کرد. این ترورها در دهه ١٩٩ ادامه یافت.
آنها در تلاش برای به دست آوردن حمایت در میان جمعیت خود هستند
در جریان قیام فلسطینیان از سال ٢ تا ٢ ٥ که به انتفاضه دوم معروف شد، اسرائیل ترورهای خود را افزایش داد. یکی از کسانی که هدف قرار گرفت قیس عبدالقاریم (Qais abdel Qarim)، فرمانده کهنهکار جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین (DFLP) بود. در سال ٢ ١، یک انفجار مرموز بخش زیادی از خانه او را در شهر رامالله در کرانه باختری ویران کرد. قاریم صحبت درباره کمپین جدید ترور علیه حماس را «شعار، نه یک استراتژی» توصیف کرد و مردود دانست: «آنها در تلاش برای به دست آوردن حمایت در میان جمعیت خود هستند.»
اسرائیل سابقه طولانی در ترور دارد، اما آیا علیه حماس کار خواهد کرد
اما رسانه آمریکایی «انبیسی نیوز» در مطلبی با عنوان «اسرائیل سابقه طولانی در ترور دارد، اما آیا علیه حماس کار خواهد کرد؟/ کمپینهای قبلی «کشتار هدفمند» علیه فرماندهان حماس نتوانست آسیب دائمی به این گروه وارد کند و عواقب ناخواستهای داشت»، میگوید: «کمپین انتقامجویی مونیخ نمادی از تمایل اسرائیل برای تعقیب حریفانش بدون توجه به جایی است که آنها هستند. اما اینبار، اسرائیل با کار پیچیدهتر و جاهطلبانهتری روبهروست، زیرا تلاش میکند سازمانی بسیار بزرگتر، سازمانیافتهتر و مسلحتر از عاملان سپتامبر سیاه دهه ١٩٧ را هدف قرار دهد و خطرات سیاسی برای اسرائیل و بقیه جهان بسیار بالاتر است.
از بمبهای نامهای گرفته تا انفجار تلفنهای همراه تا حملات هواپیماهای بدون سرنشین، هدف قرار دادن افراد برای ترور مدتهاست که بخشی از برنامه اسرائیل بوده است که قدمت آن به جنبش زیرزمینی صهیونیستی قبل از تأسیس آن بازمیگردد. اسرائیل به استفاده از عواملش برای ترور چندین دانشمند هستهای ایرانی متهم است. گروههای حقوق بشر و دولتهای خارجی اخلاقی و قانونی بودن «قتلهای هدفمند» اسرائیل را زیر سوال بردهاند. اسرائیل این روش را به عنوان دفاع از خود توجیه کرده و دادگاه عالی اسرائیل در سال ٢ ٦ حکم داد که کشتن عوامل حماس به صورت موردی مجاز است.»
باسم نعیم، عضو شاخه سیاسی حماس مستقر در قطر، گفت که کادر فرماندهی این گروه کاملا میداند که مورد هدف اسرائیل است. او در مصاحبهای با «انبیسی نیوز» در یکی از دفاتر حماس در دوحه، پایتخت، گفت: «همه فرماندهان این جنبش ممکن است زمانی هدف چنین ترورهایی قرار گیرند.» نعیم گفت که فکر نمیکند در قطر مصون باشد و او نیز در معرض تهدید بوده است. او افزود که مادر و سایر بستگانش در حمله موشکی در غزه کشته شدهاند.
شکستهای شرمآور موساد
به گزارش «انبیسی نیوز»، اگرچه اسراییل به دلیل شیوه بیرحمانه و پنهانکاری در از بین بردن اهداف ترور شهرت پیدا کرده، اما جاسوسان آن نیز در طول سالها اشتباهات ویرانگری داشته و شکستهای شرمآوری متحمل شدهاند. در عملیات پس از مونیخ، در سال ١٩٧٣، قاتلان اسرائیلی یک پیشخدمت مراکشی به نام احمد بوچیخی را با علی حسن سلامه، دستیار امنیتی یاسر عرفات، اشتباه گرفتند. آنها بوچیخی را در پیست اسکی لیلهامر نروژ کشتند و مقامات نروژی به زودی متوجه شدند که اسرائیل پشت این قتل بوده است که منجر به افشای شبکه اطلاعاتی اسرائیل در سراسر اروپا شد.
در اردن در سال ١٩٩٧، یک تیم اسرائیلی خالد مشعل، رئیس وقت دفتر سیاسی حماس را در «اَمّان» مسموم کرد. اما دو مامور موساد پس از آن دستگیر و بقیه مجبور شدند به سفارت اسرائیل پناه ببرند. برای حل این بحران که اردن را خشمگین کرده بود، اسرائیل موافقت کرد که پادزهر ارسال و چندین عضو حماس را که در اسرائیل زندانی بودند -از جمله بنیانگذار این گروه، شیخ احمد یاسین- آزاد کند.در سال ٢ ١ ، جسد یکی از فرماندهان حماس در اتاق هتلش در دوبی پیدا شد. تیم موساد که او را کشتند، فرار کردند، اما از طریق دوربینهای امنیتی هتل شناسایی شدند. هویت جعلی آنها فاش و تصاویرشان در سطح جهانی منتشر و پخش شد.»
با وجود مصیبتها و ناکامیها، هنوز حمایت گستردهای در اسرائیل از این تاکتیک وجود دارد. بر اساس کتاب «اول برخیز و بکش» نوشته رونن برگمان، درباره تاریخچه مفصل عملیاتهای ترور اسرائیل، در بحثهای داخلی دولت، موساد در مواقعی استدلال کرده که کشتن فرماندهان فلسطینی موجب اجتناب از یک جنگ همهجانبه است، اما افسران ارشد سابق اطلاعاتی و نظامی نیز گفتهاند که فقط توافقهای سیاسی دشوار با فلسطینیان –نه عملیاتهای مخفیانه– در نهایت امنیت اسرائیل را تضمین میکند.
ترور مقامات ارشد نتوانسته آسیب پایداری به جنبشهای فلسطینی وارد کند
این رسانه آمریکایی ادامه میدهد: به گفته مقامات فعلی و سابق آمریکا، حتی اگر اسرائیل بتواند فرماندهان حماس را از بین ببرد، مشخص نیست که چه تأثیری بر سازمانی با ریشههای عمیق در غزه، زرادخانه تسلیحات و شبکه جهانی حمایت سیاسی و مالی خواهد داشت. ترورهای گذشته مقامات ارشد حماس از دهه ١٩٩ تاکنون نتوانسته آسیب پایداری به این گروه وارد کند و در برخی موارد، پیامدهای ناخواستهای داشته است.نعیم به «انبیسی نیوز» گفت که حماس به دنبال محافظت از فرماندهان خود خواهد بود. از جمله یحیی سنوار، فرمانده این گروه در غزه. اسرائیل به همان اندازه مصمم است که سینوار را پیدا کند، اما نعیم گفت که فرمانده حماس بر اساس آخرین اطلاعاتش فرار نکرده: «نه تنها سینوار، بلکه بسیاری از فرماندهان دیگر در غزه هستند.»
حمله ٧ اکتبر امنیت اسرائیل را از بین برد
«در اسرائیل، جایی که حمله ٧ اکتبر احساس امنیت آن را از بین برد، فشار سیاسی برای حذف فرماندهان ارشد حماس در غزه افزایش یافته است. اما تقریباً سه ماه از آغاز حمله به نوار غزه، ارتش این کشور هنوز سینوار، یا محمد دیف، رئیس شاخه نظامی حماس، یا مروان عیسی، معاون دیف، را دستگیر نکرده یا نکشته است.» «ان بی سی نیوز» با آوردن این مطلب ادامه میدهد: ست جونز، معاون ارشد اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی که اخیراً از منطقه بازدید کرده، میگوید: تا زمانی که فرماندهان حماس اینگونه کاملا در صحت و سلامت هستند، اسرائیل ابدا احساس امنیت نمیکند.
اما نعیم گفت که این گروه متکی به فرد نیست و در طول سالها حماس ثابت کرده که میتواند پس از ترور فرماندهان گذشته، وضعیت خود را بهبود بخشد و قدرتش را افزایش دهد: «اگر مقاومت امروز را با مقاومت ٢ سال پیش مقایسه کنیم، حماس و دیگر جنبشهای مقاومت بسیار قویتر از زمان شیخ یاسین و دیگران شدهاند.»
به گفته دان راویو، خبرنگار سابق «سیبیاس نیوز» و یکی از نویسندگان کتاب «جاسوسان علیه آرماگدون: درون جنگهای مخفی اسرائیل»، کهنهسربازان موساد آشکارا اذعان میکنند که ترور راه حلی موثر نیست و هرگز چنین نبوده است. او گفت: «آنها اعتراف میکنند که همه کسانی که ترور شدهاند جایگزین شدهاند. اذعان دارند که این راه حلی برای مناقشه خاورمیانه نیست، اما میگویند که اسرائیل حداقل باید اقدامات مشابهی مثل بعد از کشتار مونیخ انجام دهد، برای ارسال پیام به مخالفان خود. آنها بر این باورند که عملیات ٧ اکتبر بسیار بزرگتر بود و واقعا نیاز به واکنش گسترده در سطوح مختلف است.»
منبع: شهروند
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: برای آزادی فلسطین اطلاعاتی اسرائیل سرویس های امنیتی ترور فرماندهان فرماندهان حماس رژیم صهیونیستی ان بی سی نیوز هدف قرار مقامات ارشد کمپین ترور برای ترور ترور شد ٧ اکتبر شده اند سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۰۴۵۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشههای تروریستپروری در سیاستهای غرب؛ ترور برای بقا!
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیستها منجر شد.
گزارشهای ارسالی از دانشگاههای آمریکا یکی از شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند. سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند، اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
میسال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.
علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هر تقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
منبع: رونامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی